اعتماد احمقانه من به همسر سابقم
سلام من به همسر سابقم بدهکار بودم..ایشون بعد از مدتی با طرح دوستی و پشیمانی بازگشت به زندگی رو اعلام کرد. تصمیم به اجاره خونه و شروع زندگی کردیم. حتی تا قولنامه خانه هم پیش رفتیم. اشتباه من این بود که بهش اعتماد کردم و برای اثبات و متواضع بودنم برای زندگی دوباره قولنامه رو به نام ایشون نوشتم. فردای اون روز بدون هماهنگی با من قولنامه رو کنسل میکنه و برای اینکه ناراحت نشم بهم گفت بریم و در کنار مادرش که خونه بزرگی داره زندگی کنیم. باز چیزی نگفتم. به بهونه خرید دستگاه تاتو بهم گفت میخواد بره ترکیه پیش خواهرش و از اونجایی که شاغل بودم گفتم دخترم رو هم ببر. . تا اینکه دو روز پیش دست دخترم رو که حضانتش با خودمه رو گرفت و به ترکیه رفت و بعد اون مادر خانمم نه در خونه رو برام باز کرد و نه جواب تلفنم رو داد و حالا وقتی از طریق واتز اپ باهاش تماس میگیرم میگه پول حق خودم بوده و پول بدهیت بوده. از هیچ چیز به جز بازی با احساساتم ناراحت نیستم.. اینی که برای چند ماه باهام خوب بود تا این بلا رو سرم بیاره منو به جنون میرسونه. پول برام اهمیتی نداره اما بازی با احساسات من و دخترم منو واقعا دیوانه کرده. درسته اجازه خروج دخترم رو دادم اما تامام ترسم اینه که با پولی که داره یه جایی تو اروپا زندگی کنه و دسترسی بهش نداشته باشم و تموم زندگیم که دخترمه رو ازم بگیره. اینجا دو تا مشکل هست...اول پولی که برداشت بدهی سابق خودش بوده و دوم اجازه خروج دخترم رو خودم دادم اما اینقدر احمق بودم و احساساتم بهش قوی بود که تصور نمیکردم این بلا رو سرم بیاره....آیا قانون میتونه کمکم کنه؟
